پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
14 دی 1398 - 11:54
«سبک زندگی» در گام دوم انقلاب - بخش ششم

«وجدان کاری»؛ یک سوزن به مردم، یک جوال‌دوز به مسئولان

همه ما خواه‌ناخواه و البته به‌طور طبیعی، از دیدن پیشرفت و توسعه کشورهایی که تا چند دهه قبل، سطح کیفی بالایی در رفاه و توسعه نداشته‌اند، متعجب می‌شویم و گاهی به فکر فرومی‌رویم که راز پیشرفت آنها چیست؟
نویسنده :
حامد کرمانی زاده
کد خبر : 4808

پایگاه رهنما:

همه ما خواه‌ناخواه و البته به‌طور طبیعی، از دیدن پیشرفت و توسعه کشور‌هایی که تا چند دهه قبل، سطح کیفی بالایی در رفاه و توسعه نداشته‌اند، متعجب می‌شویم و گاهی به فکر فرومی‌رویم که راز پیشرفت آن‌ها چیست؟ نه‌تن‌ها کشور‌های حوزه مغرب زمین، بلکه حتی برخی کشور‌های آسیایی مانند ژاپن هم که بخش عمده زیرساخت‌های حیاتی آن‌ها در جنگ جهانی دوم از بین رفت، حالا تصویری کاملاً متفاوت در پیشرفت اقتصادی و علمی از خود به نمایش گذاشته‌اند و واقعیت هم همین است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران، راز و رمز اصلی پیشرفت این کشورها، در نظم و انضباط و روحیه تلاشی است که در تمام بخش‌های جوامع آن‌ها نهادینه‌شده و باعث شده تا مردم و مسئولانشان، هر کاری را که به عهده می‌گیرند، به چشم یک امر حیاتی شخصی نگاه کنند و آن را به بهترین شیوه ممکن انجام دهند. در واقع «وجدان کاری و انضباط اجتماعی»، راز اصلی پیشرفت کشور‌های توسعه‌یافته است که شاید خیلی از آن‌ها از منابعی مانند نفت و گاز هم بهره نبرده‌اند. «نظم و انضباط» و «وجدان کاری» یکی از ابعاد و پایه‌های «سبک زندگی» در هر جامعه است و در جامعه ایرانی هم که سابقه تمدنی چند هزارساله دارد، این موضوع اهمیت بیشتری می‌یابد. رهبر معظم انقلاب، سال گذشته و در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، یکی از ۷ رهنمود اصلی خود به عموم مردم و مسئولان به‌ویژه جوانان را به مسئله «سبک زندگی» اختصاص دادند و پیش از آن نیز در مناسبت‌ها و موقعیت‌های مختلف، به بیان چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی جامعه ایرانی در زمینه «سبک زندگی» پرداخته‌اند؛ از جمله در مهرماه ۱۳۹۱ و در دیدار دانشگاهیان استان خراسان شمالی، ۲۰ پرسش کلیدی و کاربردی را درباره چالش‌های سبک زندگی در جامعه ایرانی مطرح کردند و از نخبگان حوزوی و دانشگاهی خواستند تا درباره این ۲۰ سؤال، به تأمل و چاره‌اندیشی بپردازند. یکی از سؤالات ایشان این بود؛ «چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟».

چالش «وجدان کاری» در ادارات
این نخستین بار نبود که رهبر انقلاب به تذکر درباره مسئله «وجدان کاری» و «انضباط اجتماعی» پرداختند؛ در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ هم که کشور به‌تازگی از زیر بار جنگ تحمیلی خلاص شده بود و سازندگی به اولویت اصلی کشور تبدیل شده بود، ایشان بار‌ها گفتمان وجدان کاری و انضباط اجتماعی را به‌صورت منظم مطرح کرده و آن را راهکار پیشرفت واقعی و عادلانه کشور خوانده بودند.
تجربه زندگی فردی و اجتماعی افراد موفق هم همین واقعیت را اثبات می‌کند، اما پژوهش‌های متعدد انجام‌شده و حتی مشاهدات میدانی یکایک ما‌ها در زندگی شخصی خودمان و در محیط اجتماع، نشان می‌دهد که هنوز در این مسئله مهم که نشانه‌ای از «سبک زندگی» ماست، می‌لنگیم و باوجود ویژگی‌های مثبت و اثرگذار دیگری که در جامعه ایرانی به چشم می‌خورد، از قبیل: نوع‌دوستی و ایثار، معنویت و اخلاق و مشارکت مسئولانه در دفاع نظامی و غیرنظامی از کشور،، اما در زمینه انضباط اجتماعی با چالش مواجهیم.

نمونه بارز و عیان این عادت بد، در کار‌های اداری و دیوانی در کشورمان دائماً دیده‌شده و همچنان مشاهده می‌شود. دو سال پیش، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی تحقیقی، ناکارآمدی نیروی کار در بخش‌های دولتی را بیش از بخش‌های خصوصی خواند و اعلام کرد که «در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ساعات کار مفید در ایران، روزانه حدود دو ساعت است که در طول هفته به ۱۱ ساعت نمی‌رسد». در این گزارش متوسط ساعات کار روزانه مفید در بخش دولتی تنها ۲۲ دقیقه ذکر شده است! این در حالی است که هرسال بخش عمده‌ای از بودجه جاری دستگاه‌های دولتی، صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان می‌شود، اما چرا بازدهی و کار مفید در همین دستگاه‌ها این‌قدر پایین است؟

هرچند وجدان کاری و انضباط اجتماعی، فقط منحصر به کار‌های اداری نیست و هر نوع فعالیت اجتماعی آدم‌ها از رانندگی و رفت‌وآمد عادی گرفته تا نحوه نگهداری از تجهیزات و اموال عمومی و امثال آن را شامل می‌شود.

از ضعف آموزش و فرهنگ‌سازی تا روحیه آماده خوری
به اعتقاد کارشناسان، تنبلی فردی و به‌ویژه اجتماعی و در نتیجه، بی‌نظمی و وجدان کاری پایین که باعث هدر رفتن منابع و فرصت‌ها می‌شود و چرخ پیشرفت کشور را هم از کار می‌اندازد، علل و ریشه‌های مختلفی دارد که با درمان این ریشه‌ها، در میان‌مدت و درازمدت، فضای عمومی فعالیت‌های اجتماعی به شیوه مطلوبی تغییر خواهد کرد.
۱. آموزش از دوران کودکی؛ اگر قرار باشد از همان دوران کودکی و نوجوانی، این حقیقت مهم به بچه‌ها آموزش داده نشود که جامعه را خودمان می‌سازیم و کسی از بیرون نمی‌تواند برای ما معجزه کند، در سنین بزرگ‌سالی به‌راحتی نمی‌توان عادت‌های بدکاری و اجتماعی را در افراد درمان کرد و حداقل، درمان بیماری بی‌نظمی و عدم وجدان کاری، بسیار هزینه‌بر و پردردسر خواهد بود.

۲. فرهنگ‌سازی عمومی؛ صرف‌نظر از آنکه دوران کودکی و نوجوانی، بهترین و طلایی‌ترین دوران برای نظم‌پذیری و تعهد نسبت به کار است، اما جهت‌گیری عمومی فیلم‌ها و سریال‌ها و تبلیغات محیطی و شهری هم تاثیر کمی در ترویج این روحیه ندارد که اگر به‌صورت هوشمندانه و هنرمندانه انجام شود، به‌تدریج در بخش‌های قابل‌توجهی از جامعه تاثیر خود را خواهد گذاشت.

۳. روحیه آماده خوری در میان مردم و مسئولان؛ اگر قرار باشد، مردم در جامعه‌ای به این خو عادت کنند که با بودجه‌های ناشی از فروش نفت و به‌صورت حاضر و آماده، هر چیزی را به دست آورند، طبیعی است که دیگر حساسیتی هم برای حفظ آنچه به دست آورده‌اند به خرج نخواهند داد. البته در این میان، نباید از این نکته کلیدی هم غافل شد که مسئولان هر کشور الگوی مردم در نظم و وجدان کاری هستند و هرچقدر در میان متولیان امور اهتمام بیشتری نسبت به کار‌ها باشد، این روحیه در میان مردم هم عمیق‌تر رواج خواهد یافت.

ارسال نظرات